تصویر جلد منابع 26 ماه انتظار

-------------

http://s7.picofile.com/file/8234149384/sima_dd12.jpg

-----------------

http://s7.picofile.com/file/8234149292/rahaaii_dd12.jpg

------------------

http://s6.picofile.com/file/8234149226/m_asar_dd12.jpg

---------------------

http://s7.picofile.com/file/8234149176/beyat_dd12.jpg

---------------------------

http://s7.picofile.com/file/8234149134/asre_zohoor_dd12.jpg

ddddd12

خروج یمانی

خروج یمانی

http://www.ghadeer.org/Book/2625/396705

http://www.ghadeer.org/Book/2625/396705

نام یمانی

در مورد نام واقعی یمانی حدیثی از پیشوایان معصوم(ع) به دست ما نرسیده است. عدم تصریح به نام این شخصیت بزرگ بتواند در زمان مقرر، رسالت مقدس خود را به انجام رساند. اما در کلمات غیر معصومان و در منابع اهل سنت اشاره هایی به نام این شخصیت شده است، از جمله:

علامه مجلسی از کتاب مشارق الانوار برسی از کعب بن حارث از سطیح کاهن چنینروایت می کند:

….ثم یخرج من صنعا الیمن البیض کالقطن اسمه حسین او حسن فیذهب بخروجه غمر الفتن فهناک یظهر مبارکا زکیا و هادیا مهدیا؛(۷۳)

….سپس از صنعای یمن مردی سفید، بسان پنبه به نام حسین یا حسن قیام می کند و با قیام او سختی فتنه ها پایان می یابد. در این هنگام شخصیت مبارک و پاک و هدایت کننده و هدایت شده ظهور می کند.

ابن حجر در شرح حدیث: نلاتقوم الساعه حتی یخرج رجل من قحطان»(۷۴) از پیامبر (ص) می نویسد:

نام این شخصیت را پیدا نکردم، لیکن قرطبی احتمال داده است که نام وی جهجاه باشد، زیرا مسلم پس از نقل روایت فوق با سند دیگری از ابوهریره از پیامبر چنین نقل کرده است:

«لا تذهب الایام و اللیالی حتی یملک رجل یقال له جهجاه؛ روزها و شب ها به پایان نمی رسند تا مردی که به او جهجاه گویند به حکومت رسد.»(۷۵)

مسعودی نیز پس از این که سر بر تافتن عبدالرحمان بن محمد بن اشعث را از فرمان عبدالملک مروان نقل می کند، می گوید:

او خود را ناصر المومنین نام نهاد و مدعی شد که همان قحطانی است که اهل یمن در انتظارش هستند. اوست که زمام داری را به اهل یمن باز می گرداند. وقتی به او گفته شد که نام قحطانی بر سه حرف است، در پاسخ گفت: نام من عبد است و «الرحمان» جزو اسم من نیست.(۷۷)

آن چه گذشت، تنها برای آشنایی با دیدگاه دانش مندان و محدثان در مورد نام یمانی بود، اما از نظر ضوابط علمی نمی توان به مطالب یاد شده اعتماد کرد، زیرا از معصوم صادر نشده و از اسناد متقنی برخوردار نیستند، بنابراین، در مورد نام یمانی نمی توان اظهار نظر قاطعانه ای کرد.

حال سوال اساسی این است که اگر در روایات نام این شخصیت نیامده، با چه واژه هایی به او اشاره شده و درباره او سخن گفته شده است؟ در پاسخ باید گفت، واژه هایی که برای اشاره به این شخصیت به کار رفته اند، عبارت اند از:

۱٫ یمانی: در اکثریت قریب به اتفاق روایات ائمه(ع) این واژه به کار رفته است، مثلا وقتی از امام باقر(ع) سوال شد که قائم شما چه زمانی ظهور خواهد کرد، فرمودند:

اذا تشبه الرجال بالنسا … و خروج السفیانی من الشام و الیمانی من الیمن و خسف بالبیداء….؛(۷۸)

هنگامی که مردان شبیه زنان شوند… و سفیانی از شام و یمانی از یمن قیام کند و فرورفتن در سرزمین بیداء رخ دهد… .

۲٫ منصور الیمانی و منصور: از امام باقر(ع) چنین نقل شده است:

اذا ظهر السفیانی علی الابقع و المنصور الیمانی، خرج الترک و الروم فظهر علیهم السفیانی؛(۷۹)

چون سفیانی بر ابقع و منصور یمانی پیروز شود، ترک و روم قیام می کنند و سفیانی بر آن ها پیروز می شود.

در حدیث دیگری فرموده اند:

….ثم یسیر الیهم منصور الیمانی من صنعاء بجنوده؛(۸۰)

….سپس منصور یمانی همراه سپاهیانش از سوی صنعا به سوی آن ها رهسپار می شود.

در روایتی از خروج مردی از یمن که یاری دهنده جانشین پیامبر است، با عنوان منصور یاد می شود. پیامبر اکرم(ص) در این روایت در وصف اهل یمن فرموده اند:

قوم رقیقه قلوبهم راسخ ایمانهم و منهم المنصور یخرج فی سبعین الفا ینصر خلفی و خلف وصیی؛(۸۱)

مردم سرزمین یمن قلب هایی رقیق و ایمان هایی استوار دارند. منصور که با هفتاد هزار نفر قیام می کند و جانشین من و جانشین وصی مرا یاری می دهد، از آن هاست.

عبدالله بن عمر بن عاص نیز خطاب به اهل یمن چنین گفته است:

ای اهل یمن! شما گمان می کنید منصور از شماست؟ سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، چنین نیست، بلکه پدر او قریشی است…. .(۸۲)

به نظر می رسد منظور عبدالله از منصور همان مرد یمنی معروف (قحطانی) باشد که ابوهریره درباره اش از پیامبر (ص) چنین روایت کرده است:

لاتقوم الساعه حتی یخرج رجل من قحطان؛(۸۳)

همچنان که خواهد آمد، قحطانی تعبیر دیگری از یمانی است. واژه منصور نیز به همین شخصیت اشاره دارد.

البته نمی توان ادعا کرد که واژه منصور در تمامی روایات به یمانی اشاره دارد، اما این مطلب حداقل در بخشی از روایات پذیرفتنی است و آن چه در این میان معیار قضاوت است، قراین داخلی و خارجی روایت است.

۳٫ الخلیفه الیمانی: از ارطاه چنین نقل شده است:

علی یدی ذلک الخلیفه الیمانی الذی تفتح القسطنطنیه و رومیه علی یده یخرج الدجال و فی زمانه ینزل عیسی بن مریم(ع)؛(۸۴)

در زمان آن پیشوای یمانی که استانبول و روم به دست او فتح می شود، دجال ظهور می کندو عیسی بن مریم(ع) از آسمان نزول می نماید.

واژه یاد شده در کلمات پیشوایان دینی به کار نرفته است.

۴٫ قحطانی: به جز واژه «یمانی» و «منصور الیمانی» و «الخلیفه الیمانی» که به مردی از اهل یمن تصریح دارند، به احتمال قوی واژه «قحطانی» که در روایات متعددی خصوصا در منابع اهل سنت آمده نیز به هیمن شخصیت اشاره دارد، زیرا قحطانی تعبیر دیگری از یمانی است.

ابن منظور می نویسد: «قحطان پدر اهل یمن است و منسوب به آن طبق قیاس قحطانی است.»(۸۵)

طریحی نیز می نویسد: «یعرب بن قحطان اولین کسی اتس که به عربی سخن گفته و او پدر تمام یمنی هاست.»(۸۶)

ابن حجر نیز در این باره می نویسد: «نسب تیره های مختلف یمن از حمیر، کنده، همدان و دیگران به قحطانی منتهی می شود.»(۸۷)

علاوه بر آن چه گذشت، از روایات متعددی نیز مطلب یاد شده اثبات می شود. برای نمونه، در روایتی قحطان و یمن در کنار هم ذکر شده و شخصیت مورد نظر به هر دو نسبت داده شده است: ابن حماد به سند خود از کعب چنین روایت می کند:

یکون بعد المهدی خلیفه من اهل یمن من قحطان اخوالمهدی فی دینه یعمل و هو الذی یفتح مدینه الروم؛(۸۸)

بعد از مهدی حکم رانی از اهل یمن از قحطان خواهد بود که در دین داری شبیه مهدی خواهد بود. مانند او رفتار خواهد کرد. او همان کسی است که روم را فتح خواهد کرد.

باز از کعب چنین روایت شده است:

«اولین کسی که خروج می کند و مناطق مختلف را به تصرف در می آورد، اصهب است. او از منطقه جزیر قیام خود را آغاز می کند. پس از او جرهمی از شام و قحطانی از یمن خروج می کنند. در حالی که این سه نفر با ستم درصدد تسلط بر مواضع خود هستند، سفیانی از دمشق قیام می کند.»(۹۰)

روایت یاد شده از معصوم صادر نشده اند و در جزئیات مسئله با آن چه بعد اثبات خواهد شد تفاوت دارند، لیکن این مسئله را ثابت می کنند که بر اساس برداشت محدثان و راویان، قحطانی همان یمانی است، چون خصوصیات یمانی هم چون قیام از یمن، هم زمانی با سفیانی، جنگ و درگیری با سفیانی و برخورداری از شخصیتی مثبت که در روایات اهل بیت(ع) از خصوصیات یمانی شمرده شده، در این روایات به قحطانی نسبت داده شده است. بنابراین، به نظر می رسد در ترسیم ابعاد مختلف جنبش یمانی می توان از روایات قحطانی نیز بهره جست. این برداشت را برخی از نویسندگان معاصر نیز تاید کرده اند.(۹۱)

علی رغم دیدگاه برخی از نویسندگان معاصر و نیز قراینی که بر اتحاد قحطانی و یمانی دلالت می کردند، در میان مجموعه سخنان پیشوایان دینی یک حدیث نیز وجود دارد که بر تفاوت شخصیت یمانی و قحطانی دلالت می کند. روایت یاد شده بدین قرار است:

امام صادق(ع) فرمودند:

اول من یخرج منهم رجل یقال له اصحب بن قیس….ثم یخرج الجرهمی من الشام و یخرج القحطانی من بلاد الیمن و ...؛(۹۲)

اولین فردی که خروج می کند، مردی است که به او اصهب بن قیس گفته می شود….سپس جرهمی از شام و قحطانی از مناطق یمن به پا می خیزند. هر یک از این سه در سرزمین های خود دارای شوکت و عظمت اند و به مردم سرزمین خشک خروج می کند… . پس از آن سفیانی از سرزمین خشک خروج می کند… . خروج او با خروج یمانی از یمن با پرچم های سفید در یک روز و یک ماه و یک سال خواهد بود. اول کسی که با سفیانی جنگ می کند، قحطانی خواهد بود، اما قحطانی شکست می خورد و به یمن می گریزد و به دست یمانی کشته می شود… پس یمانی برای دفع شر سفیانی قیام می کند و سفیانی پس از جنگ های فراوان و درگیری های شدید می گریزد. در نهایت که جنگ ها و گریختن سفیانی بسیار می شود، یمانی، او و پسرش را نزد رود «لو» در میان اسیران می یابد و آن ها را قطعه قطعه می کند. سپس یمانی فارغ از دشمنان، سی سال حکومت می کند و پس از آن، حکومت را به فرزندش سعید واگذار می نماید و در مکه سکنا می گزیند و منتظر ظهور قائم ما خواهد بود تا این که در آن جا رحلت می کند. حکومت فرزند او نیز نزدیک به چهل سال طول می کشد و آن دو به دعای قائممان(عج) به دنیا بازمی گردند. زراه می گوید: از آن حضرت در مورد مدت حکومت سفیانی پرسیدم؛ فرمودند: حکومت او بیست سال طول می کشد.

روایت شده تنها در کتاب مختصر اثبات الرجعه فضل بن شاذان وجود دارد. علاوه بر تردیدی که در انتساب کتاب مختصر اثبات الرجعه موجود به فضل بن شاذان وجود دارد، این روایت از نظر محتوایی، به دلیل تعارض با مجموعه های مختلفی از روایات، مناقشه پذیر است؛ از جمله:

۱٫ بر اساس روایت یاد شده، سفیانی حداقل هفتاد سال پیش از ظهور، به دست یمانی کشته می شود، در حالی که بر اساس روایات متعدد در زمان ظهور زنده است و یکی از دشمنان سرسخت امام مهدی (عج) است.(۹۳)

۲٫ بر اساس روایت یاد شده حکومت سفیانی بیست سال طول می کشد، در حالی که طبق روایات معتعددی که در میان آن ها حدیث معتبر نیز وجود دارد، مدت حکومت او هشت یا نه ماه بیشتر به طول نمی انجامد.(۹۴)

۳٫ بر اساس این روایت، قیام سفیانی حداقل نود سال پیش از ظهور خواهد بود، در حالی که بر اساس روایت متعدد، قیام سفیانی از نشانه های متصل به ظهور خواهد بود.(۹۵)

به دلیل نکات یاد شده، روایت مورد نظر اطمینان پذیر نخواهد بود و به مضمون آن نمی توان اعتماد کرد. از این رو شواهدی که بر اتحاد یمانی و قحطانی دلالت می کردند، هم چنان پابرجا خواهند بود.

با توجه به آن چه گذشت، ما از این پس در ترسیم تصویر شخصیت یمانی و جنبش او، از روایاتی بهره خواهیم برد که در آن ها واژه های «یمانی»، «المنصور الیمانی»، «الخلیفه الیمانی»، «قحطانی» و یا «منصور» به کار رفته باشد.

زمان قیام یمانی

تعیین زمان دقیق قیام یمانی نیز مانند زمان ظهور و سایر نشانه های آن برای ما میسور نیست، لیکن روایات متعددی به پیوستگی جنبش یمانی و قیام سفیانی دلالت دارند، از جمله:

امام صادق(ع) فرموده اند:

الیمانی و السفیانی کفرسی رهان؛(۹۶)

یمانی و سفیانی مانند دو اسب مسابقه اند.

این مطلب آن قدر مسلم بوده که امام صادق(ع) برای نفی قیام سفیانی در زمان خود بر عدم قیام یمانی استدلال فرموده اند. هنگامی که در محضر آن امام از خروج سفیانی سخن به میان آمد، فرمودند:

انی یخرج ذلک و لما یخرج کاسر عینیه بصنعاء؛(۹۷)

کی و چگونه سفیانی قیام می کند، در حالی که کسی که چشم او را از کاسه در می آورد، هنوز از صنعا خروج نکرده است.

ابن حماد نیز از امام باقر(ع) چنین روایت کرده است:

اذا ظهر السفیانی علی الابقع و المنصور الیمانی خرج الترک و الروم فظهر علیهم السفیانی؛(۹۸)

چون سفیانی بر ابقع و منصور یمانی پیروز شود، ترک و روم خروج می کنند و سفیانی بر آن ها نیز غلبه می یابد.

در روایت دیگری فرموده اند:

ثم یسیر الیهم منصور الیمانی من صنعا بجنوده…فیلتقی هو والاخوص…. فیکون بینهما قتال شدید ثم یظهر الاخوص السفیانی علیه؛(۹۹)

سپس منصور یمانی همراه با سپاهیانش از صنعا به سمت آن ها رهسپار می شود…. او با اخوص رو به رو می شود… میان آن دو جنگی سخت در می گیرد و سفیانی اخوص بر او غلبه می یابد.

از مجموع این روایات و روایاتی که خواهد آمد، به تلاقی جنبش یمانی سفیانی حداقل در بخشی از زمان می توان مطمئن شد و از آن جا که بر اساس روایات متعدد و معتبر خروج سفیانی از علایم سال ظهور است، قیام یمانی نیز از نشانه های نزدیک به ظهور خواهد بود. از جمله روایات معتبری که بر پیوستگی قیام سفیانی با ظهور ـ و در نتیجه پیوستگی قیام یمانی با ظهور ـ دلالت دارند، این روایت از امام باقر(ع) است:

…فینزل امیر جیش السفیانی البیداء فینادی مناد من السماء «یا بیداء ابیدی القوم» فیخسف بهم…. و القائم یومئذ بمکه قد اسند ظهره الی البیت الحرام مستجیرا به فینادی یا ایها الناس…؛(۱۰۰)

امیر سپاه سفیانی در منطقه بیداء فرود می آید، پس ندا دهنده ای از آسمان ندا می دهد: «ای بیداء این گروه را در خود فرو ببر»، پس از آن ها در زمین فرو می روند…. قائم(عج) در آن روز در مکه حضور دارد و در حالی که به خانه کعبه پناهنده شده و به آن تکیه کرده ندا می دهد: ای مردم…. .

نکته یاد شده (پیوستگی قیام یمانی با ظهور امام مهدی(عج)) را می توان از این روایت پیامبر اکرم(ص) نیز به دست آورد:

ما القحطانی بدون المهدی؛(۱۰۱)

قحطانی بدون مهدی نخواهد بود.

در مجموعه روایات نشانه های ظهور، سه روایت وجود دارد که علاوه بر دلالت بر تلاقی قیام یمانی با خروج سفیانی، آغاز این دو جنبش و نبش خراسانی را دقیقا در یک سال و یک ماه و یک روز بیان کرده است. امام باقر(ع) در این خصوص فرموده اند:

….خروج السفیانی و الیمانی و الخراسانی فی سنه واحده فی شهر واحد فی یوم واحد؛(۱۰۲)

خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است.

از امام صادق(ع) نیز چنین روایت شده است:

و قد یکون خروجه و خروج الیمانی من الیمن مع الرایات البیض فی یوم واحد و شهر وحد و سنه واحده؛(۱۰۳)

خروج سفیانی و خروج یمانی با پرچم های سفید از یمن در یک روز و یک ماه و یک سال خواهد بود.

آن حضرت در روایت دیگری فرموده اند:

خروج الثلاثه الخراسانی و السفیانی و الیمانی فی سنه واحده فی شهر واحد فی یوم واحد؛(۱۰۴)

خروج سه نفری خراسانی، سفیانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز است.

به وثاقت تمامی راویان این سه حدیث، در کتاب های رجالی تصریح شده است، تنها در حدیث اول حسن بن علی بن ابی حمزه وجود دارد که عموما او را به دلیل این که از سران واقفه بوده، تضعیف می کنند. حدیث دوم از کتاب مختصر اثبات الرجعه منسوب به فضل بن شاذان است. روایت سوم را شیخ طوسی درکتاب الغیبه بدون واسطه از فضل بن شاذان روایت می کند. به احتمال قوی منبعی که در اختیار شیخ طوسی بوده و این روایت را از آن نقل کرده کتاب اثبات الرجعه فضل بن شاذان است. همچنان که این روایت با همین سند در مختصر اثبات الرجعه نیز وجود دارد.(۱۰۵) از سوی دیگر، شیخ طوسی در فهرست خود پس از اشاره به حدود سی کتاب از مصنفات فضل بن شاذان ـ که یکی از آن ها اثبات الرجعه است ـ و تذکر این نکته که وی کتاب های دیگری نیز دارد که اسم آن ها معلوم نیست، برای خود دو طریق به روایات و کتاب های فضل بن شاذان نقل می کند که یکی از آن ها طریق صحیحی است. شیخ طوسی پس از ذکر مصنفات فضل بن شاذان می نویسد: «ابوعبدالله مفید [شیخ مفید] از محمد بن علی بن حسین بن بابویه [شیخ صدوق] از محمد بن حسن(۱۰۶) از احمد بن ادریس(۱۰۷) از علی بن محمد بن قتیبه(۱۰۸) از فضل بن شاذان،(۱۰۹) از روایات و کتاب های فضل بن شاذان به من خبر داد.»(۱۱۰)

افراد یاد شده که در طریق شیخ طوسی به کتاب های فضل بن شاذان قرار دارند، همگی ثقه و مورد اطمینان هستند. بر این اساس، روایت سوم از نظر سندی معتبر و اعتماد پذیر خواهد بود.

به هر تقدیر، از مجموعه روایات یاد شده تلاقی قیام یمانی و سفیانی و هم چنین هم زمانی دقیق آغاز حرکت یمانی و سفیانی و خراسانی نیز اثبات می پذیرد. در این صورت قیام یمانی در ماه رجب آغاز خواهد شد، زیرا امام صادق (ع) در حدیث معتبری فرموده اند:

ان امر السفیانی من الامر المحتوم و خروجه فی رجب؛(۱۱۱)

حرکت سفیانی از نشانه های حتمی است و در ماه رجب روی خواهد داد.

البته محمد بن مسلم بدون این کلام خود را به معصوم (ع) نسبت دهد، چنین گفته است:

یخرج قبل السفیانی مصری و یمانی؛(۱۱۲)

پیش از سفیانی مصری و یمانی خروج می کنند.

در این روایات قیام یمانی پیش از قیام سفیانی دانسته شده است و این مطلب با آن چه پیش تر آمد، در تعارض است.

صرف نظر از این که این کلام از معصوم صادر نشده و قابلیت تعارض با روایات پیشین را ندارد، برای حل تعارض ظاهری این روایت با روایاتی که قیام سفیانی و یمانی را هم زمان می دانستند، راه حل های مختلفی می توان ارائه داد، از جمله:

۱٫ یمانی مذکور در روایت محمد بن مسلم غیر از یمانی معروف است، زیرا در تمام روایات از شخصیت مورد نظر با عنوان «الیمانی» یا شده، اما در این روایت از یمانی، به صورت نکره، یاد شده است. بنابراین، چه بسا پیش از قیام سفیانی یک شخصیت یمنی خروج کند، اما جنبش یمانی معروف همزمان با جنبش سفیانی باشد.

۲٫ قیام یمانی و سفیانی در یک سال و یک ماه و یک روز، کنایه از شدت پیوستگی این دو رخداد است و این امر منافاتی با وجود فاصله اندک میان آن دو ندارد. قرینه ای که نکته فوق را تایید می کند، جمله ای است که در ذیل حدیث امام باقر (ع) آمده است. آن حضرت پس از بیان این قیام یمانی و سفیانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز است، فرموده اند:

فبیناهم کذلک اذ اقبلت رایات من قبل خراسان؛(۱۱۳)

در حالی که سپاه سفیانی مشغول تاراج کوفه است، به ناگاه پرچم هایی از سوی خراسان روی می آورند.

آن حضرت در ادامه از فرورفتن سپاه سفیانی در سرزمین بیدا و ظهور امام مهدی (عج) در مکه مکرمه در همان روز گزارش داده اند. بنابراین، به تصریح این روایت، قیام پرچمی از خراسان که به احتمال زیاد همان خراسانی است از حوادث متصل به ظهور است و با اثبات پیوستگی قیام یمانی با جنبش خراسانی می توان پیوستگی قیام یمانی با ظهور امام مهدی (عج) را نتیجه گرفت.

در پایان تذکر این نکته مناسب است که روایات اهل سنت در مورد زمان قیام قحطانی (یمانی) به شدت با یکدیگر اختلاف دارند.

دسته ای از این روایات قیام قحطانی را پس از حیات امام مهدی(عج) دانسته اند، مثلا از پیامبر اکرم(ص) چنین روایت کرده اند:

القحطانی بعد المهدی والذی بعثنی بالحق ما هو دونه؛(۱۱۴)

قحطانی پس از مهدی (عج) است……

دسته ای دیگر قیام قحطانی را پیش از ظهور امام مهدی (عج) دانسته اند.

از ارطاه در این باره چنین نقل شده است:

بلغنی ان المهدی یعیش اربعین عاما….ثم یخرج رجل من قحطان….ثم یموت….ثم یخرج رجل من اهل بیت النبی (ص) مهدی حس السیره یفتح مدینه قیصر و هو اخر امیر من امه محمد (ص) ثم یخرج فی زمانه الدجال و ینزل فی زمانه عیسی بن مریم؛(۱۱۵)

برای من چنین روایت شده که مهدی چهل سال زندگی می کند… سپس مردی از قحطان قیام می کند…. سپس می میرد…. سپس مردی از خاندان پیامبر (ص) قیام می کند. او مهدی و نیکو سیرت است و شهر قیصر را می گشاید. او آخرین امیر از امت محمد (ص) است. در زمان او دجال خروج می کند و عیسی (ع) از آسمان فرود می آید.

در این روایت پیش از ذکر خروج قحطانی به قیام مهدی اشاره شده است، اما به قرینه خروج دجال و نزول عیسی(ع)، مهدی پس از قحطانی همان امام مهدی (عج) است.

دسته سوم روایات اهل سنت، قیام قحطانی را هم زمان با امام مهدی (عج) می داند، از جمله از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است:

ما القحطانی بدون المهدی؛(۱۱۶)

قحطانی بدون مهدی نخواهد بود.

بدون مهدی نبودن قحطانی ظهور در هم زمانی حیات این دو شخصیت دارد.

نیز از ارطاه چنین نقل شده است:

علی یدی ذلک الخلیفه الیمانی الذی تفتح القسطنطنیه و رومیه علی یدیه یخرج الدجال فی زمانه و ینزل عیسی بن فی زمانه؛(۱۱۷)

خروج دجال و نزول عیسی(ع) در زمان آن فرمان روایی یمانی است که استانبول و روم به دست او فتح می شود.

این روایت به دلیل روایات متعددی که بر نزول حضرت عیسی(ع) در زمان امام مهدی (عج) دلالت دارند، از هم زمانی خروج قحطانی و امام مهدی (عج) حکایت دارد.

دسته چهارم روایات اهل سنت نیز بر اتحاد قحطانی و امام مهدی (عج) دلالت دارند. از ابن سیرین چنین روایت شده است:

القحطانی رجل صالح و هو الذی یصلی خلفه عیسی و هو المهدی؛(۱۱۸)

قحطانی مرد نیکوکاری است. او همان کسی است که عیسی(ع) پشت سرش نماز می گزارد. او همان مهدی است.

علاوه بر این که عمده این روایات از پیامبر اکرم(ص) نقل شده اند، به لحاظ ضعف سند نیز برای ما حجت نیستند و آن چه امر را سهل می کند، وجود روایات اهل بیت(ع) است که قیام قحطانی را از علایم ظهور و پیش از آن دانسته اند و این روایات معیاری برای انتخاب و گزینش روایات اهل سنت اند.

مکان قیام یمانی

روایات متعددی، مکان قیام یمانی و محل پیدایش جنبش او را

یمن دانسته اند که عبارت اند از:

از امام باقر(ع) چنین روایت شده:

…..و خروج السفیانی من الشام و الیمانی من الیمن و خسف بالبیداء؛(۱۱۹)

….هنگام خروج سفیانی از شام و خروج یمانی از یمن و فرو رفتن در سرزمین بیداء.

امام صادق(ع) نیز در پاسخ این سوال که قائم شما چه زمانی قیام می کنند، فرمودند:

…..و خروج السفیانی من الشام و الیمانی من الیمن و خسف بالبیداء؛(۱۲۰)

…..هنگام خروج سفیانی از شام و خروج یمانی از یمن و فرو رفتن [سپاه سفیانی] در سرزمین بیداء.

آن حضرت در حدیث دیگری فرموده اند:

و خروج الیمانی من الیمن مع الرایات البیض؛(۱۲۱)

قیام یمانی از یمن همراه با پرچم های سفید خواهد بود.

http://www.ghadeer.org/Book/2625/396705

پاورقی

http://www.ghadeer.org/Book/2625/396795

یمانی در بیان استاد

http://www.namasha.com/v/QIrcR2Q1

خروج سفیانی

تاریخ: 97/12/24


موضوع: علائم ظهور – خروج سفیانی

آیت اللّه حسینی قزوینی:

https://www.valiasr-aj.com/persian/mobile_shownews.php?idnews=12666

*********

موضوع اول "حتمی بودن خروج سفیانی" روایتی وارد شده است که «مرحوم فیض کاشانی» در کتاب «وافی» دارد. روایت چنین است:

«إن أمر السفیانی من المحتوم»

الوافی، نویسنده: فیض کاشانی، محمد محسن بن شاه مرتضی، ج 2، ص 444، باب بیان

«شیخ صدوق» در کتاب «کمال الدین» صفحه 650 می‌فرمایند: قبل از قیام حضرت مهدی پنج علامت حتمی است؛ آمدن یمانی، خروج سفیانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه و فرورفتن سپاه سفیانی در بیداء منطقه میان مکه و مدینه.

در کتاب «کافی» جلد هشتم صفحه 284 روایت مفصلی وارد شده است که مضمون آن چنین است: وقتی «ابو مسلم خراسانی» قیام کرد، نامه‌ای خدمت امام صادق می‌نویسد و حضرت هم جلوی چشم رسول ابو مسلم خراسانی نامه را پاره می‌کند و داخل آتش می‌اندازد.

فرد می‌گوید: جوابش چه شد؟! حضرت می‌فرماید: جواب همین است که دیدی. بعضی از شیعیان که فریب خورده بودند، تصور می‌کردند که «ابو مسلم خراسانی» جزو کسانی است که زمینه ساز قیام حضرت مهدی است. حضرت به «فضل کاتب» فرمود:

«لَا تَبْرَحِ الْأَرْضَ یا فَضْلُ حَتَّی یخْرُجَ السُّفْیانِی»

یا فضل از جای خود تکان نخور تا سفیانی خروج کند.

«فَإِذَا خَرَجَ السُّفْیانِی فَأَجِیبُوا إِلَینَا یقُولُهَا ثَلَاثاً وَ هُوَ مِنَ الْمَحْتُوم»

اگر سفیانی خارج شد به طرف ما بیایید وبه دعوت ما لبیک بگویید و سه مرتبه این را تکرار کردند.

الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 8، ص 274، ح 412

نکته دوم نسب و مشخصات سفیانی است. امام صادق (سلام الله علیه) از پدر بزرگوارش از امیرالمؤمنین می‌فرماید:

«یخرج ابن آکلة الأکباد من الوادی الیابس»

فرزند جگرخواره از منطقه یابس خروج می‌کند.

این نشانگر این است که سفیانی از نسل «ابوسفیان» و «یزید» است. حال شاید مراد از منطقه یابس، منطقه شام کنونی باشد.

«وهو رجل ربعة، وحش الوجه، ضخم الهامة، بوجهه أثر جدری، إذا رأیته حسبته أعور»

سفیانی مردی چهارشانه است که چهره وحشتناک و سری بزرگ دارد. در صورت او نشانه آبله است. زمانی که او را می‌بینی تصور می‌کنی که چشمش چپ است.

«اسمه عثمان، وأبوه عنبسة، وهو من ولد أبی سفیان حتی یأتی أرضا ذات قرار ومعین»

اسم او «عثمان» و اسم پدرش «عنبسه» است. او از فرزندان «ابوسفیان» است تا اینکه به منطقه «ذات قرار و معین» که کنایه از کوفه است می‌آید.

«فیستوی علی منبرها»

او از دمشق به طرف کوفه حرکت می‌کند، کوفه را فتح می‌کند و بر بالای منبر کوفه می‌نشیند.

معجم أحادیث الإمام المهدی (ع)، نویسنده: الشیخ علی الکورانی العاملی، ج 3، ص 87، ح 632

در روایت دیگر وارد شده است:

«قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقُ إِنَّک لَوْ رَأَیتَ السُّفْیانِی لَرَأَیتَ أَخْبَثَ النَّاسِ»

امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر سفیانی را ببینید خبیث‌ترین انسان‌هاست.

«أَشْقَرَ أَحْمَرَ أَزْرَقَ»

او بور و قرمز مایل به زرد است.

«یقُولُ یا رَبِّ ثَأْرِی ثَأْرِی ثُمَّ النَّارَ»

او می‌گوید: ای خدا من می‌خواهم انتقام بگیرم و بعد هم آتش می‌زند.

«وَ قَدْ بَلَغَ مِنْ خُبْثِهِ أَنَّهُ یدْفِنُ أُمَّ وَلَدٍ لَهُ وَ هِی حَیةٌ مَخَافَةَ أَنْ تَدُلَّ عَلَیه»

در خباثت او همین بس که همسر فرزندان خودش را زنده زنده دفن می‌کند، مبادا مکان او را به مخالفینش معرفی کند.

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 651، ح 10

این هم یک دسته از روایات است. روایات زمان خروج زیاد است، اما من تنها یک روایت را از کتاب «کمال الدین» انتخاب کردم. «معلی بن خنیس» از امام صادق نقل می‌کند که حضرت فرمود:

«إِنَّ أَمْرَ السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجَهُ فِی رَجَب»

مسئله سفیانی حتمی است که در ماه رجب خروج می‌کند.

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 652، ح 15

همان روایات مشهوری که می‌گوید:

«العجب کل العجب بین جمادی و رجب»

ابن شهرآشوب، رشید الدین أبی عبد الله محمد بن علی السروی المازندرانی (متوفاى588هـ)، مناقب آل أبی طالب، ج2، ص108، تحقیق: لجنة من أساتذة النجف الأشرف، ناشر: المکتبة والمطبعة الحیدریة، 1376هـ ـ 1956م.

این هم نکته‌ای است که در روایات با کلمه «الْمَحْتُومِ» آمده است. ما در مورد محل خروج سفیانی هم روایات زیادی داریم. شاید بیش از 26 روایت هست که این روایات اتفاق دارند بر اینکه خروج سفیانی از منطقه شامات است، همانطور که یمانی از یمن و صنعاء است.

ابتدای روایت در رابطه با حضرت مهدی (ارواحنا فداه) است که ظهور می‌کند و حکومت او تمام شرق و غرب عالم را فرا می‌گیرد دین الهی را بر تمام ادیان غالب می‌کند و در کره زمین منطقه ویرانی نمی‌ماند، مگر اینکه آباد می‌کند. به این معنا که در زمان حکومت حضرت منطقه خراب و ویرانی در کره زمین باقی نمی‌ماند.

عیسی بن مریم می‌آید و پشت سر آن حضرت نماز می‌خواند. البته این قضیه در کتب اهل سنت هم به صورت متواتر آمده است. بسیاری از بزرگان اهل سنت همانند «سیوطی» و دیگران می‌گویند که مقام حضرت مهدی از انبیاء الهی بالاتر است.

این آقایان شیعه را تکفیر می‌کنند و می‌گویند که شیعه نسبت به ائمه اطهار غلو می‌کند، اما می‌گویند که ائمه اطهار افضل از انبیاء الهی هستند.

ما دلیل داریم و می‌گوییم نبی گرامی اسلام افضل انبیاء است و امیرالمؤمنین طبق آیه مباهله نفس پیغمبر اکرم است. همانگونه که پیغمبر اکرم اشرف انبیاء و افضل انبیاء است، امیرالمؤمنین که نفس پیغمبر اکرم است اشرف و افضل از انبیاء است.

آنجا از ما قبول نمی‌کنند، البته ما ادله متعددی در افضلیت ائمه اطهار نسبت به انبیاء الهی هم در کتب روایی شیعه و هم در کتب روایی اهل سنت داریم.

یکی از جاهایی که نشان می‌دهد ائمه اطهار افضل از انبیاء هستند، همین نزول حضرت عیسی از آسمان و نماز خواندن پشت سر حضرت مهدی است. اهل سنت اتفاق نظر دارند که امام جماعت باید افضل الناس باشد. اگر حضرت مهدی افضل از حضرت عیسی نباشد، اقتدای حضرت عیسی به حضرت مهدی طبق نظر آقایان اشکال شرعی دارد.

راوی می‌گوید که عرض کردم: یابن رسول الله! حضرت مهدی کی قیام می‌کند؟ بحث‌های بی‌حجابی و بدحجابی و مسائل دیگری را مطرح می‌کند، تا جایی که می‌فرماید:

«خُرُوجُ السُّفْیانِی مِنَ الشَّامِ وَ الْیمَانِی مِنَ الْیمَنِ وَ خَسْفٌ بِالْبَیدَاءِ وَ قَتْلُ غُلَامٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص بَینَ الرُّکنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّکیةُ وَ جَاءَتْ صَیحَةٌ مِنَ السَّمَاءِ بِأَنَّ الْحَقَّ فِیهِ وَ فِی شِیعَتِهِ فَعِنْدَ ذَلِک خُرُوجُ قَائِمِنَا»

خروج سفیانی از شام و یمانی از یمن و فرورفتن زمین در بیداء و شهادت جوانی از آل محمد صلی الله علیه و آله بین رکن و مقام که همان نفس زکیه است و صیحه‌ای از آسمان می‌آید که حق با حضرت مهدی و شیعیان او هست.

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 331، ح 16

بازهم روایتی در کتاب «الفتن» اثر «نعیم بن حماد» متوفای 228 هجری وارد شده است که هم معاصر امام جواد و هم معاصر امام رضا (سلام الله علیهما) بوده و اواخر عمر امام کاظم را هم درک کرده است.

او در کتاب خود می‌نویسد: سفیانی از منطقه شامات قیام می‌کند و در منطقه قرقیساء -چهل کیلومتری حلب- کشت و کشتاری می‌شود که پرندگان آسمان و درندگان زمین از لاشه انسان‌ها سیر می‌شوند.

سفیانی سپس وارد منطقه خراسان (ایران کنونی) می‌شود. سپاه سفیانی به دنبال سید خراسانی هست و شیعه آل محمد را در کوفه به شهادت می‌رساند. سید خراسانی از خراسان قیام می‌کند و به دنبال پیوستن به حضرت مهدی است.

نکته دیگری که در رابطه با سفیانی است، این است که بزرگان خیلی روی این روایت بحث دارند.

«یقْبِلُ السُّفْیانِی مِنْ بِلَادِ الرُّومِ مُنْتَصِراً فِی عُنُقِهِ صَلِیبٌ »

سفیانی از منطقه اروپا وارد می‌شود در حالی که در گردنش نشانه مسیحیت است.

الغیبة (للطوسی) / کتاب الغیبة للحجة، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: تهرانی، عباد الله و ناصح، علی احمد، ص 463، باب ذکر طرف من العلامات الکائنة قبل خروجه ع

بعضی افراد از این روایت چنین استفاده می‌کنند که اصلاً دین سفیانی دین اسلام نیست، بلکه مسیحی است. بعضی افراد نظرشان بر این است که سفیانی برای فریب دادن و جذب مسیحیان صلیب را بر گردنش می‌اندازد، نه اینکه دینش مسیحی باشد.

بنده غیر از «شیخ طوسی» ندیدم «نعمانی» یا «کمال الدین» این روایت را نقل کرده باشد. «علامه مجلسی» این روایت را از کتاب «الغیبة» اثر «شیخ طوسی» نقل کرده است.

در مورد عداوتی که سفیانی با شیعه امیرالمؤمنین دارد، وارد شده است زمانی که در منطقه کوفه می‌آید منادی از طرف سفیانی ندا می‌کند: هرکسی سر یک شیعه علی بن أبی طالب را بیاورد هزار درهم جایزه می‌گیرد.

بسیاری از همسایگان علیه همسایه شهادت می‌دهند و می‌گویند: او شیعه علی است! گردن او را می‌زنند و هزار درهم به او می‌دهند.

این هم نکته ظریفی بود که ما باید با توجه به جوّی که امروز توسط داعش در جهان اسلام ایجاد شده یا تفکراتی که طرفداران «احمد الحسن» دارند، به آن توجه کنیم.

عرض کردم امام جمعه مدعیان «احمد الحسن» در بخش جعفریه واقع در قم رسماً به طرفداران او اعلام کرده است که بروید کتاب‌ها، فرش‌ها و ماشین‌هایتان را بفروشید و اسلحه تهیه کنید و منتظر باشید امام «احمد الحسن» دستور بدهد علما و مراجع را قتل عام کنیم!

این روایات در حقیقت اعلان خطری از طرف ائمه اطهار (علیهم السلام) است. ما هفته گذشته عرض کردیم:

«خُرُوجُ السُّفْیانِی وَ الْیمَانِی وَ الْخُرَاسَانِی فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یوْمٍ وَاحِدٍ»

خروج یمانی، سفیانی و سید خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز اتفاق می‌افتد.

«نِظَامٌ کنِظَامِ الْخَرَز یتْبَعُ بَعْضُهُ بعضاً»

الغیبة للنعمانی، نویسنده: ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 255، ح 13

طبق این روایت سید خراسانی، سفیانی و یمانی در یک روز ظهور می‌کنند. حال این آقایان ادعا می‌کنند که ایشان ظهور نکرده است، بلکه اعلام ظهور کرده است. ایشان از سال 1919 اعلام ظهور کرده و کشت و کشتاری داشته است.

عرض کردیم اینها در سال 2006 در بصره قیام کردند که 250 نفر کشته بر جای گذاشتند. همچنین در سال 2007 در قضیه «جند السماء» به نجف حمله کردند و قصد کشتن آیت الله العظمی سیستانی و طلاب را داشتند، اما ارتش عراق وارد شد و آن‌ها را قتل عام کرد.

آن‌ها همچنین سال بعد شب تاسوعا می‌خواستند به کربلا حمله کنند، اما باز هم ارتش عراق آن‌ها را تار و مار کرد. من نمی‌دانم اگر این‌ها ظهور نیست، ظهور چیست؟!

نکته بعد در رابطه با مدت حکومت سفیانی است. در این زمینه روایات زیادی داریم. شاید بتوان گفت بیش از سی روایت در کتب شیعه و اهل سنت آمده است که «شیخ صدوق»، «نعمانی» و دیگران آورده‌اند. راوی می‌گوید از امام صادق از اسم سفیانی و کارهایی که انجام می‌دهد سؤال کردم.

«فَقَالَ وَ مَا تَصْنَعُ بِاسْمِهِ إِذَا مَلَک کوَرَ الشَّامِ الْخَمْسَ دِمَشْقَ وَ حِمْصَ وَ فِلَسْطِینَ و الْأُرْدُنَّ وَ قِنَّسْرِینَ فَتَوَقَّعُوا عِنْدَ ذَلِک الْفَرَجَ»

حضرت فرمود: زمانی که سفیانی مناطق پنجگانه شامات از جمله دمشق و حمص و فلسطین و اردن و قنسرین را تصرف کرد، منتظر فرج باشید.

«قِنَّسْرِینَ» منطقه‌ای در نزدیکی شهر حلب است.

«قُلْتُ یمْلِک تِسْعَةَ أَشْهُرٍ»

راوی می‌پرسد: آیا سفیانی نُه ماه حکومت می‌کند؟

«قَالَ لَا وَ لَکنْ یمْلِک ثَمَانِیةَ أَشْهُرٍ لَا یزِیدُ یوْما»

حضرت فرمود: خیر، هشت ماه تمام حکومت می‌کند به طوری که هشت ماه و یک روز هم نیست.

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 651، ح 11

alef12

فلسطین حوادث شام قبل از سفیانی ارتباط آل فلان با سفیانی قیام های قبل از ظهور تحقیقی درباره سیّد حسنی خروج دجّال صیحه آسمانی پیشگویی نابودی صهیون نقش ایرانیان در ظهور نشانه های حتمی ظهور انقلاب ایران قبل از ظهور fire_mashregh طوفان الاقصی دو ضد پایان آب arbain zohoor aayati yamaani bayan zohoor_sign_zelzele great fire Hassani Murder of Nafs Zakia Khasf of Bydaa 3.Heavenly sound and shout from zohoor_sigens Zohoor_Sofyani signs zohoor_emaam_mahdi 1. Departure of Yamani zohoor_series 4 alef12.ir سوره یاسین اعمال عصر روز جمعه از ۱۴۰۰ شمسی رویدادها آخرالزّمان فتنه های آن دوران سه سال سخت قبل از ظهور خروج یمانی در کتاب آیتی خودتــــــــ درستش کن اظهارات دکتر کریس هیور سوره کهف و ذوالقرنین سایت ها و وبلاگها دانلود رایانه ای 26 سال

https://alef12.blogsky.com

خروج یمانی

تاریخ: 97/12/10

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

موضوع: یمانی در روایات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)

https://www.valiasr-aj.com/persian/mobile_shownews.php?idnews=12548

..... روایت دیگری از حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) وارد شده است که حضرت می‌فرماید:

«مَنْ أَحَبَّ أَهْلَ الْیمَنِ فَقَدْ أَحَبَّنِی وَ مَنْ أَبْغَضَ أَهْلَ الْیمَنِ فَقَدْ أَبْغَضَنِی»

محبت با مردم یمن محبت من است و بغض و دشمنی با مردم یمن دشمنی با من است.

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 541، ح 2

دیگر با این روایت تکلیف آل سعود هم کاملاً روشن می‌شود. بازهم روایت دیگری از نبی گرامی اسلام در مدح یمنی‌ها وارد شده است که می‌فرماید:

«قَوْمٌ رَقِیقَةٌ قُلُوبُهُمْ رَاسِخٌ إِیمَانُهُمْ وَ مِنْهُمُ الْمَنْصُورُ»

مراد از «الْمَنْصُورُ» همان یمانی است. در روایات متعدد داریم که کلمه «الْمَنْصُورُ» به معنای «الیمانی» یا «الیمانی المنصور» است.

«یخْرُجُ فِی سَبْعِینَ أَلْفاً ینْصُر خَلَفِی»

آنها با هفتاد هزار نیرو می‌آیند و فرزند من را یاری می‌کنند.

الغیبة للنعمانی، نویسنده: ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 39، ح 1

نکته دیگر این است که قضیه یمانی از علائم حتمی و قطعی است. این قضیه از علائمی نیست که شاید در آن بدائی صورت بگیرد. در کتاب «کمال الدین»، «وافی» یا «بحارالانوار» روایتی از «عمر بن حنظله» از قول امام صادق وارد شده است که حضرت می‌فرماید:

قبل از قیام حضرت مهدی پنج علامت حتمی و قطعی است. یکی از آنها خروج یمانی، خروج سفیانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه و فرورفتن سپاه سفیانی بر منطقه بیداء بین مکه و مدینه است. روایت دیگری از امام صادق وارد شده است که حضرت می‌فرماید:

«خَمْسٌ قَبْلَ قِیامِ الْقَائِم مِنَ الْعَلَامَاتِ الصَّیحَةُ وَ السُّفْیانِی وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاءِ وَ خُرُوجُ الْیمَانِی وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکیة»

پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است؛ ندای آسمانی، خروج سفیانی، خسف بیداء، خروج یمانی و شهادت نفس زکیه.

الغیبة (للطوسی) / کتاب الغیبة للحجة، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: تهرانی، عباد الله و ناصح، علی احمد، ص 436، باب ذکر طرف من العلامات الکائنة قبل خروجه

بازهم در روایت دیگر از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که حضرت می‌فرماید:

«النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُومِ وَ الْیمَانِی مِنَ الْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکیةِ مِنَ الْمَحْتُومِ

ندای آسمانی از نشانه‌های حتمی است، خروج سفیانی از نشانه‌های حتمی است، خروج یمانی از نشانه‌های حتمی است و شهادت تقل نفس زکیه هم از نشانه‌های حتمی است.

«وَ کفٌّ یطْلُعُ مِنَ السَّمَاءِ مِنَ الْمَحْتُومِ قَالَ»

و دستی که از آسمان آشکار می‌شود از حتمی‌هاست.

شاید مراد ندایی است که جهان را به آمدن حضرت ولی عصر بشارت می‌دهد.

«وَ فَزْعَةٌ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ تُوقِظُ النَّائِمَ وَ تُفْزِعُ الْیقْظَانَ وَ تُخْرِج الْفَتَاةَ مِنْ خِدْرِهَا»

و صدایی در ماه رمضان که خوابیده را بیدار کند و بیدار را بترساند و دختران را از پرده بیرون کشاند.

الغیبة للنعمانی، نویسنده: ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 252، ح 11

حال نمی‌دانیم مراد از این صیحه چیست. آیا زلزله هست یا شکستن صوت هوایی است که افراد در خواب را بیدار می‌کند، بیدارها را به وحشت می‌اندازد و زنان را از اتاق‌ها بیرون می‌کشد. مسئله بعد که در صفات یمانی آمده چنین است:

«لَمَّا خَرَجَ طَالِبُ الْحَقِّ»

وقتی طالب الحق قیام نمود.

زمانی که «عبدالله بن یحیی کندی» آمد و خود را طالب الحق معرفی کرد و گفت: من همان یمانی هستم، با وجود اینکه از خوارج و اباذی مذهب بود.

«قِیلَ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلَامُ): نَرْجُو أَنْ یکونَ هَذَا الْیمَانِی»

هشام از امام صادق نقل می‌کند: امید داریم این شخص یمانی باشد.

«فَقَالَ: لَا، الْیمَانِی یوَالِی عَلِیاً (عَلَیهِ السَّلَامُ)، وَ هَذَا یبْرَأ»

پس امام فرمود: خیر! یمانی اهل ولایت علی (ع) است، ولی این شخص از دشمنان اهل بیت است.

الأمالی (للطوسی)، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: مؤسسة البعثة، ص 661، ح 1375

نکته دیگر که عزیزان مخصوصاً کسانی که فریب این قضایا را می‌خورند باید به آن دقت کنند، این است که «مرحوم سید بن طاووس» و «مجلسی» در دو مورد در کتاب «بحارالانوار» نقل کرده است که یمانی از نسل حضرت زید است.

به بیان دیگر بعد از امام سجاد (علیه السلام) نسل یمانی و شجره یمانی از مسیر دیگر می‌آید. آقایانی که مدعی هستند «سید حسنی» فرزند امام حسن عسکری، امام هادی، امام جواد و دیگران است، این روایت خط بطلان بر این ادعاها می‌کشد. حضرت می‌فرماید:

«وَ خُرُوجُ رَجُلٍ مِنْ وُلْدِ عَمِّی زَیدٍ بِالْیمَن»

یمانی از نسل عمویم حضرت زید است و از یمن قیام می‌کند.

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 83، ص 63، ح 1

به فرموده حضرت یمانی از یمن قیام می‌کند، نه از عراق یا بصره! حالا آقایانی که مدعی هستند یمن آن روز همه جا را شامل می‌شود، فریب دادن اتباع است. ما روایات متعدد داریم که عرض می‌کنم کلمه صنعا آمده است. اضافه از یمن واژه صنعا هم آمده است.

«برسی» در کتاب «مشارق الأنوار»، «مجلسی» در کتاب «بحارالانوار» صفحه 51 مطرح می‌کند که اسم یمانی چیست. من تنها در این روایت دیدم حال ما کاری با او نداریم، اما می‌گوید:

«ثم یخرج ملک من صنعاء الیمن أبیض کالقطن اسمه حسین أو حسن»

اسمی که یمانی دارد و صورتش سفید همانند پنبه است، نام او حسین یا حسن است.

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 51، ص 163، باب 11 نادر فیما أخبر به الکهنة و أضرابهم و ما وجد من ذلک مکتوبا فی الألواح و الصخور

البته برای عزیزان عرض کنم که واژه «أبیض کالقطن» با بعضی از روایات دیگر ما هم که دارد: سید یمانی چهره‌ای نه سفید و نه سیاه دارد و بین سیاه و سفید است. محل خروج یمانی از صنعا است؛ نه از بصره است، نه از عراق است، نه ایران است و نه جای دیگر است.

روایتی از امام صادق (علیه السلام) در رابطه با قضیه سفیانی وارد شده است. به حضرت عرضه داشتند سفیانی ظهور کرده است و آقایانی در این زمینه ادعاهایی دارند. حضرت فرمود:

«ذُکرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع السُّفْیانِی»

افرادی به حضرت عرضه داشتند که سفیانی ظهور کرده است.

«فَقَالَ أَنَّی یخْرُجُ ذَلِک وَ لَمَّا یخْرُجْ کاسِرُ عَینَیهِ بِصَنْعَاء»

حضرت فرمود: هنوز کسانی که چشم سفیانی را می‌شکنند از صنعاء ظهور نکرده است.

الغیبة للنعمانی، نویسنده: ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 277، ح 60

در رابطه با «کاسِرُ عَینَیهِ» دیدم که بعضی از بزرگواران خیلی خود را به زحمت انداختند و می‌نویسند: مراد از «کاسِرُ عَینَیهِ» چیست؟ آیا ضمیر «عَینَیهِ» به یمانی برمی‌گردد؟ اگر برگردد چه می‌شود؟ آیا ضمیر «عَینَیهِ» به سفیانی برمی‌گردد؟

من مقداری از زحمتی که آقایان کشیدند تأسف خوردم. واژه «کاسِرُ عَینَیهِ» در حقیقت اصطلاحی همانند همان عبارتی است که حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) دارد که می‌فرماید:

«فَإِنِّی فَقَأْتُ عَینَ الْفِتْنَة»

من چشم فتنه را کور کردم.

نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 137، خ 93 و من خطبة له ع و فی‌ها ینبّه أمیر المؤمنین علی فضله و علمه و یبین فتنة بنی أمیة

مراد حضرت جنگ جمل و «طلحه» و «زبیر» است که فتنه ایجاد کرده بودند و حضرت فتنه را نابود کرد. مراد این نیست که فتنه انسانی دارای چشم است که امیرالمؤمنین با چاقو چشم او را درآورده باشد. در اینجا هم که حضرت می‌فرماید:

«کاسِرُ عَینَیهِ بِصَنْعَاء»

به نظر بنده همین تعبیر «فَقَأْتُ عَینَ الْفِتْنَة» هست. ما در منابع داریم که سه پرچم در مدینه بلند می‌شود که هر سه پرچم باطل است، آنها به جان هم می‌افتند، سفیانی هردو سپاه را نابود می‌کند، به طرف یمن حرکت می‌کند.

سفیانی می‌شنود که سید یمانی در آنجا ظهور کرده است. سید یمانی هجوم را می‌آورد و سپاه سفیانی را نابود می‌کند و از بین می‌برد و اکثر لشکریان او را به قتل می‌رساند. بنابراین به نظر بنده «کاسِرُ عَینَیهِ» همین است. در روایت دیگر در مورد فتن وارد شده است:

«ثم یسیر إلیهم منصور الیمانی من صنعاء بجنوده»

معجم أحادیث الإمام المهدی (ع)، نویسنده: الشیخ علی الکورانی العاملی، ج 3، ص 276، ح 808

یمانی با سپاهیانش از صنعاء پایتخت یمن می‌آید، نه از بصره یا عراق. در اینجا عبارت «إذا ظهر الأبقع» وارد شده است.

در رابطه با «الأبقع» هم دیدم که بعضی از بزرگواران مخصوصاً عزیزمان آیت الله طبسی در بحث خارج مهدویت چندین احتمال آوردند، اما آنچه به نظر من با مبانی لغویین تطبیق می‌کند کسی است که رنگ سیاهش به سفیدی مایل است.

به بیان بهتر شخصی است که نه سیاه چهره است و نه سفید چهره است. چهره یمانی یک چهره گندمگون است.

روایت دیگری داریم که ادعای آقایان «سید حسنی» را باطل می‌کند. «قاضی نعمان مغربی» متوفای 363 هجری هم «کلینی» را درک کرده است و هم «شیخ صدوق» را درک کرده است.

زمانی که «کلینی» از دنیا رفت ایشان 20 ساله بود و زمانی که او از دنیا رفت «شیخ صدوق» سی ساله بود. «قاضی نعمان مغربی» که هردو بزرگوار را درک کرده است، در کتاب «شرح الأخبار» خود از امام باقر (علیه السلام) نقل می‌کند:

«و ما من بلدة إلا و معه منهم طائفة إلا أهل البصرة»

حضرت مهدی از تمام قبائل یاور دارد، الا مردم بصره.

شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار علیهم السلام، نویسنده: ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، محقق / مصحح: حسینی جلالی، محمد حسین، ج 3، ص 366، باب [الصادق علیه السلام مع قوم من أهل الکوفة

طبق این روایت از بصره یک نفر با حضرت مهدی نیست. این روایت هم خط بطلانی بر تفکرات طرفداران «احمد الحسن» است.

روایت دیگری از «عبدالله بن عمر» نقل شده است که شخصی در مکه نزد «عبدالله بن عمر» می‌آید و از او می‌پرسد اهل کجا هستی. او می‌گوید: اهل عراق هستم. «عبدالله بن عمر» از او می‌پرسد: اهل کجای عراق هستی؟ او می‌گوید: فرقی نمی‌کند، کوفه یا بصره.

«فقال عبد اللّه بن عمر: و لأهل الکوفة خیر من أهل البصرة لانهم اکثر تتبعا للمهدی»

عبدالله بن عمر می‌گوید: اهل کوفه بهتر از اهل بصره هستند، زیرا شیعیان کوفه بیشتر سراغ حضرت مهدی را می‌گیرند.

شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار علیهم السلام، نویسنده: ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، محقق / مصحح: حسینی جلالی، محمد حسین، ج 3، ص 367، باب [الصادق علیه السلام مع قوم من أهل الکوفة

عبارتی در اینجا وجود دارد که عزیزان باید به آن دقت کنند. پرچم یمانی هدایت است، پرچم ضلالت و تکفیر و توهین و ناسزا نیست. ما روایات متعدد در این زمینه داریم که من آنها را خواهم آورد. در این روایات وارد شده است:

«خُرُوجُ الثَّلَاثَةِ الْخُرَاسَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الْیمَانِی فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یوْمٍ وَاحِدٍ»

سه قضیه باهم اتفاق می‌افتد؛ سید خراسانی و سفیانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز قیام می‌کنند.

این مسئله هم خط بطلان دیگری بر تفکرات «احمد بصری» است. بنده فعلاً کاری با این قضایا ندارم و در آینده آنها را مفصل عرض می‌کنم. در ادامه وارد شده است:

«وَ لَیسَ فیها رَایةٌ بِأَهْدَی مِنْ رَایةِ الْیمَانِی یهْدِی إِلَی الْحَق»

از میان این سه نفر هدایتگرترین پرچم، پرچم یمانی است که به سوی حق هدایت می‌کند.

الغیبة (للطوسی) / کتاب الغیبة للحجة، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: تهرانی، عباد الله و ناصح، علی احمد، ص 446، باب ذکر طرف من العلامات الکائنة قبل خروجه ع

حال در رابطه با «سید حسنی» بحث زیاد داریم و باید ببینیم که آیا او جزو علائم حتمیه هست یا نیست. آن مباحث جداست و موضوع بحث امشب ما نیست. بازهم در روایت دیگر وارد شده است:

«وَ لَیسَ فِی الرَّایاتِ رَایةٌ أَهْدَی مِنْ رَایةِ الْیمَانِی هِی رَایةُ هُدًی لِأَنَّهُ یدْعُو إِلَی صَاحِبِکم»

الغیبة للنعمانی، نویسنده: ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 256، ح 13

پرچم یمانی پرچم هدایت است، اما پرچمی که آقای «احمد الحسن» برداشته است پرچم حق نیست.

......مسئله دیگری که قطعاً بر تفکرات «احمد الحسن» خط بطلان می‌کشد، تقارن قیام یمانی، سید حسنی و سفیانی است. شاید نزدیک به دوازده روایت با سندهای مختلف داریم:

«خُرُوجُ السُّفْیانِی وَ الْیمَانِی وَ الْخُرَاسَانِی فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یوْمٍ وَاحِدٍ»

خروج یمانی، سفیانی و سید خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز اتفاق می‌افتد.

«نِظَامٌ کنِظَامِ الْخَرَز یتْبَعُ بَعْضُهُ بعضاً»

الغیبة للنعمانی، نویسنده: ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 255، ح 13

همانطور که دانه‌های تسبیح دقیق و پشت سر هم هستند، سید حسنی و یمانی و سفیانی هم اینطور به هم پیوسته هستند. بازهم در کتاب «الغیبة» اثر «شیخ طوسی» وارد شده است:

«خُرُوجُ الثَّلَاثَةِ الْخُرَاسَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الْیمَانِی فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یوْمٍ وَاحِدٍ وَ لَیسَ فیها رَایةٌ بِأَهْدَی مِنْ رَایةِ الْیمَانِی یهْدِی إِلَی الْحَق»

الغیبة (للطوسی) / کتاب الغیبة للحجة، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: تهرانی، عباد الله و ناصح، علی احمد، ص 446، باب ذکر طرف من العلامات الکائنة قبل خروجه

بازهم در کتاب «الغیبة النعمانی» وارد شده است:

«الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی کفَرَسَی رِهَان»

یمانی و سفیانی همانند دو اسب هستند که با هم مسابقه می‌دهند.

الغیبة للنعمانی، نویسنده: ابن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 305، ح 15

طبق این روایت نه سفیانی بعد از یمانی است و نه یمانی بعد از سفیانی است. آقایان به ما بگویند الآن نزدیک به نوزده سال است که «احمد الحسن» قیام کرده است، سفیانی کجاست و چه کسی بوده است. حداقل خودشان او را به ما معرفی کنند.

من این مطالب را به این خاطر بیان کردم که در رابطه با «یخْرُجْ کاسِرُ عَینَیهِ» توضیحی خدمت عزیزان بدهم. دیدم بعضی از اجلاء در خصوص این قسمت از روایت بسیار خود را به زحمت انداختند. حضرت امیرالمؤمنین در خطبه 93 می‌فرماید:

«فَإِنِّی فَقَأْتُ عَینَ الْفِتْنَة»

من چشم فتنه را از حدقه درآوردم.

مراد حضرت این است که چشم فتنه را کور کردم. جالب اینجاست که حضرت در ادامه می‌فرماید:

«وَ لَمْ یکنْ لِیجْتَرِئَ عَلَیهَا أَحَدٌ غَیرِی»

غیر از من کسی جرئت نمی‌کرد چشم فتنه را بیرون بیاورد.

نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 137، خ 93 و من خطبة له ع و فیها ینبّه أمیر المؤمنین علی فضله و علمه و یبین فتنة بنی أمیة

دانلود کتاب مکیال المکارم

=============

https://s32.picofile.com/file/8482013242/mekyal_al_m1.pdf.html

https://s32.picofile.com/file/8482013242/mekyal_al_m1.pdf.html

=========

==============

==============

https://s32.picofile.com/file/8482012950/mekyal_al_m2.pdf.html

https://s32.picofile.com/file/8482012950/mekyal_al_m2.pdf.html

===============

دانلود کتاب ارزشمند

مکیال المکارم جلد یک و دو

==========

کانالهای من+کانال عجیب+قانون جذب+آخرین دوران

کانال عجیب در ایتا

http://eitaa.com/joinchat/2771517457C0f90a299c1

--------------------

کانال قانون جذب در ایتا

http://eitaa.com/joinchat/3501260817Ca099228457

---------------------------

کانال آخرین دوران در ایتا

https://eitaa.com/akharin_dowran

--------------------

کانال قانون جذب در سروش

https://sapp.ir/ghanoon_jazb_ddddd12

--------------------------

کانال آخرین دوران در سروش

https://sapp.ir/akharin_dowran

----------------------------------------------

کانال قانون جذب در آی گپ

https://profile.igap.net/ghanoon_jazb

----------------

آموزش مناسک حج

http://ddddd12.mihanblog.com/post/category/11