یوسف مصر ولا

چشم یعقوب به دیدار تو حیران مانَد
یوسف از حسن تو انگشت به دندان مانَد

پرده بردار كه از شرم تماشای رخت
تا صف حشر ، قمر سر به گریبان مانَد

برتر و بهتر و زیباتر و پاكیزه تری
كه بگویم گل روی تو به رضوان مانَد 

هر كه بر سلسله عشق تو تسلیم نشد
گردنش بسته به قلاده شیطان مانَد 

این عجب نیست كه تا حشر به یاد لب تو
خضر در آب بقا باشد و عطشان مانَد

گرچه در دیده ما تاب تماشای تو نیست
مهر در ابر روا نیست كه پنهان مانَد 

همه شب بر سر آنم كه ز راه آیی و من
جان نثار قدمت سازم اگر جان ماندَ

یوسف مصر ولا بیشتر از این مگذار
چشم یعقوب به دروازه كنعان مانَد 

چند باید ز فراق تو به حبس دل ما
ناله بی كسی عترت و قرآن مانَد 

به پریشانی بنده نگهی كن مگذار 
بیش از این ملت اسلام پریشان مانَد
یوسف از حسن تو انگشت به دندان مانَد

پرده بردار كه از شرم تماشای رخت
تا صف حشر ، قمر سر به گریبان مانَد

برتر و بهتر و زیباتر و پاكیزه تری
كه بگویم گل روی تو به رضوان مانَد 

هر كه بر سلسله عشق تو تسلیم نشد
گردنش بسته به قلاده شیطان مانَد 

این عجب نیست كه تا حشر به یاد لب تو
خضر در آب بقا باشد و عطشان مانَد

گرچه در دیده ما تاب تماشای تو نیست
مهر در ابر روا نیست كه پنهان مانَد 

همه شب بر سر آنم كه ز راه آیی و من
جان نثار قدمت سازم اگر جان ماندَ

یوسف مصر ولا بیشتر از این مگذار
چشم یعقوب به دروازه كنعان مانَد 

چند باید ز فراق تو به حبس دل ما
ناله بی كسی عترت و قرآن مانَد 

به پریشانی بنده نگهی كن مگذار 
بیش از این ملت اسلام پریشان مانَد

منبع:اشعار و دکلمه در وصف امام زمان عج

 --------------------

http://www.emam8.com

-----------------

اشعار مذهبی

اشعار غزلیات و مدایح اهل بیت (ع)

 

وظایف منتظران در مکیال المکارم

یکی از کتاب های معتبر و با ارزش در زمینه ی مهدویّت
 
کتاب (مکیال المکارم فی فوائد الدّعا للقائم علیه السّلام) است.
 
مکیال المکارم،  به معنای (معیار سنجش خوبیها) است و این کتاب به سفارش
 
 خود حضرت مهدی (ارواحنا فداه) نوشته و نام گذاری شده است.
در این کتاب به تفصیل راجع به فواید دعا برای فرج سخن گفته شده است.
 
نویسنده ی این اثر با ارزش (آیت الله محمّد تقی موسوی اصفهانی) می باشند.
 
به راستی، هیچ کتابی همچون مکیال المکارم،  شما را با وظایف و حقوق بنده
 
 نسبت به امام زمان (عج) آشنا نمی کند. از طرف دیگر، الطاف امام زمان (ع)
 
نسبت به بندگان در کتاب به طور مفصل بیان شده است.
 
درباب هشتم این کتاب گران سنگ 80 وظیفه و تکلیف ما نسبت
به حضرت مهدی عج  در عصر غیبت بیان شده است که به شرح زیر است :
 
1. تحصیل شناخت صفات و آداب و ویژگی های آن حضرت عج
2. رعایت ادب نسبت به ایشان
3. اظهار محبت نسبت به آن حضرت عج به طور خاص
4. محبوب نمودن آن حضرت عج  در میان مردم
5. انتظار فرج و ظهور آن حضرت عج
6. اظهار اشتیاق به دیدار آن بزرگوار
7. ذکر مناقب و فضائل آن حضرت علیه السّلام
8. اندوهگین بودن مؤمن از فراق آن حضرت عج
9. حضور در مجالس ذکر مناقب و فضائل آن حضرت عج
10. تشکیل مجالس ذکر مناقب و فضائل آن حضرت عج
11. سرودن شعر در فضایل و مناقب آن حضرت عج
12. خواندن شعر در فضایل و مناقب آن حضرت عج
13. قیام به هنگام یاد شدن نام و یا القاب آن حضرت عج
14. گریستن بر فراق آن حضرت عج
15. گریاندن بر فراق آن حضرت عج
16. خود را به گریه کنندگان شبیه نمودن بر فراق آن حضرت عج
17. درخواست معرفت امام عصر علیه السّلام از خداوند عزّوجلّ
18. تداوم درخواست معرفت آن حضرت عج
19. مداوت به خواندن دعای غریق ( یا الله، یا رحمن، یا رحیم، یا مقلب القلوب ...)
20. دعا در زمان غیبت آن حضرت عج
21. شناختن علامت های ظهور آن حضرت عج
22. تسلیم بودن و عجله نکردن
23. صدقه دادن به نیابت آن حضرت عج
24. صدقه دادن به قصد سلامتی آن حضرت عج
25. رفتن به حج به نیابت آن حضرت عج
26. فرستادن نایب که از طرف آن حضرت عج حج کند
27. طواف بیت الله الحرام به نیابت آن حضرت عج
28. نایب ساختن دیگری تا از طرف آن حضرت عج طواف نماید
29. زیارت مشاهد رسول خدا و ائمّه معصومین (علیهم السلام) به نیابت از مولایمان
30. استحباب اعزام نایب برای زیارت از سوی آن حضرت علیه السّلام
31. سعی در خدمت کردن به آن حضرت عج
32. اهتمام ورزیدن به یاری آن حضرت عج
33. تصمیم قلبی بر یاری کردن آن حضرت عج در زمان حضور و ظهور او
34. تجدید بیعت با آن حضرت علیه السّلام بعد از فرایض همه روزه و هر جمعه
35. صله آن حضرت علیه السّلام به وسیله مال
36. صله شیعیان و دوستان صالح امامان علیهم السّلام به وسیله مال
37. خوشحال کردن مؤمنین
38. خیرخواهی برای آن حضرت علیه السّلام
39. زیارت کردن آن حضرت علیه السّلام
40. دیدار مؤمنین صالح و سلام کردن بر آنان
41. درود فرستادن بر آن حضرت علیه السّلام
42. هدیه کردن ثواب نماز به آن حضرت علیه السّلام
43. هدیه نماز مخصوص
44. نماز هدیه به آن حضرت به گونه مخصوص در وقت معین
45. اهداء قرائت قرآن به آن حضرت عج
46. توسل و طلب شفاعت از خداوند به وسیله آن حضرت عج
47. دادخواهی و توجه نمودن و عرض حاجت به آن حضرت عج
48. دعوت کردن مردم به آن حضرت عج
49. رعایت حقوق آن حضرت عج و مواظبت بر ادای آنها و رعایت وظایف نسبت به آن بزرگوار
50. خشوع دل هنگام یاد آن حضرت عج
51. عالم باید عملش را آشکار سازد
52. تقیه کردن از اشرار و مخفی داشتن راز از اغیار
53. صبر کردن بر اذیت و تکذیب و سایر محنت ها
54. درخواست صبر از خدای تعالی
55. سفارش یکدیگر به صبر در زمان غیبت آن حضرت عج
56. پرهیز از مجالسی که نام آن حضرت علیه السّلام در آنجا مورد تمسخر باشد
57. تظاهر با ستمگران و اهل باطل
58. ناشناس ماندن و پرهیز از شهرت یافتن
59. تهذیب نفس
60. اتفاق و اجتماع بر نصرت آن حضرت عج
61. متفق شدن بر توبه واقعی و بازگرداندن حقوق به صاحبان آنها
62. پیوسته به یاد آن حضرت عج بودن
63. به آداب آن حضرت عج عمل نمودن
64. دعا به درگاه الهی برای جلوگیری از نسیان یاد آن حضرت علیه السّلام
65. اینکه بدنت نسبت به آن حضرت عج خاشع باشد
66. مقدّم دانستن خواسته آن حضرت عج بر خواسته خود
67. احترام کردن نزدیکان و منسوبین به آن حضرت عج
 (مانند سادات علوی و علمای دینی )
68. بزرگ داشتن اماکنی که به قدوم آن حضرت علیه السّلام زینت یافته اند
69. وقت ظهور را تعیین نکردن
70. تکذیب و دروغ شمردن وقت گذاران ظهور
71. تکذیب کردن مدعیان نیابت خاصه آن حضرت علیه السّلام در زمان غیبت
72. درخواست دیدار آن حضرت عج با عافیت و ایمان
73. اقتدا و تأسّی جستن به اخلاق و اعمال آن حضرت عج
74. حفظ زبان از یاد غیر خدا و مانند آن
75. خواندن نماز آن حضرت عج
76. گریستن در مصیبت مولایمان شهید مظلوم حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السّلام
77. زیارت قبر مولایمان آقا ابا عبدالله الحسین علیه السّلام
78. بسیار لعنت کردن بر بنی امیّه در آشکار و پنهان
79. اهتمام و همت کردن در ادای حقوق برادران دینی
80. مهیا کردن سلاح و اسب در انتظار ظهور آن حضرت عج (منظور آماده باش بودن)

 

بهار هم خبر شد و نیامدی

چه دیده ها که دوخته به در شده ؛ نیامدی

چه عمرها ز دوریت به سر شده ؛ نیامدی 

چه روزها که تا به شب نام تو برده شد به لب

چه چشمها که از غم تو تر شده ؛ نیامدی 

شنیده بودم از کسی که با بهار می رسی

ببین که از بهار هم خبر شد و نیامدی 

بیا ببین در این جهان امام خوب و مهربان

اسیر فتنه ی زمان بشر شد و نیامدی 

تمام غصه ام همین شده که گویم این چنین

و امشبم بدون تو سحر شد و نیامدی 

صبا به یار آشنا بگو که شاعر شما

ز دوری رخ تو خون جگر شد و نیامدی 

از این زمانه خسته ام بیا که دلشکسته ام

به حق مادری که منتظر شد و نیامدی 

------------

http://entezaresabz-313.blogfa.com/post/5

------------

صفای ضمیر

  تو ای صفای ضمیرم چرا نمی آیی؟

                                           چرا بهانه نگیرم؟ چرا نمی آیی؟ 

      اگر حجاب ظهورت وجود تار من است

                                       خدا کند که بمیرم چرا نمی آیی؟ 

          تو امر کن سر خود را بدست می گیرم

                                          ببین چقدر دلیرم چرا نمی آیی؟

        میان خلقت من با گل تو رابطه ای است 

                                     من از تراب غدیرم، چرا نمی آیی؟ 

         هوای دیدن سرداب غیبتت دارم 

                                    به این رواق اسیرم، چرا نمی آیی؟

--------------

http://tamana1370.blogfa.com

----------------

یا صاحب الزمان

تقدیم میکنم سرو جان را ز فرط شوق 
گر بشنوم صدای تو یا صاحب الزمان 
صد مرحبا بر آن که گرفته است توشه ای 
از روی دلربای تو یا صاحب الزمان 
آری صفای مجمع سوته دلان همه
 می باشد از صفای تو یا صاحب الزمان 
والله بر تمام سلاطین روزگار 
دارد شرف گدای تو یا صاحب الزمان
 بیگانه است با همه بیگانگان 
شد هر که آشنای تو یا صاحب الزمان 
مشمول لطف حق نشود آن کسی که نیست 
مشمول او دعای تو یا صاحب الزمان
 از ارتکاب هر عملی قصد عاشقان 
اول بود رضای تو یا صاحب الزمان 
شکر خدا که با همه بی لیاقتی 
های ماست جای تو یا صاحب الزمان 
ما را برای روز جزا زاد و توشه ای 
نبود مگر ولای تو یا صاحب الزمان 
کی می شود به دیده ما جلوه گر شود
 رخسار حق نمای تو یا صاحب الزمان 
کی از کنار بیت خدا می شود بلند 
آن صوت جانفزای تو یا صاحب الزمان 
بر این مریض جان به لب از درد افتراق 
کی می رسد دوای تو یا صاحب الزمان 
خود واقفی که « ملتجی » ات در تمام عمر 
دارد به سر هوای تو یا صاحب الزمان
--------------
http://ya-ali110.persianblog.ir/page/1
------------

فرجام اسرائیل در تورات


 

هر كس «كتاب مقدّس» و شرح‌های آن را با
 دقّت و تأمّل مطالعه كرده باشد، متوجّه خواهد شد كه در اینآثار، به نبرد خونینی در آینده اشاره رفته است كه در سرزمین «فلسطین»، بین یهود و مسلمانان رخ خواهد داد. شارحان كتاب مقدّس، رهبر مسلمانان را در این نبرد، آشوری نام نهاده‌اند و سرزمین» فارس» را نقطه جغرافیایی آغاز انقلاب او و «سوریه» را از اوّلین هم‌پیمانانش در ابتدای ظهورش می‌دانند و یكی از اهداف استراتژیك آشوری، نابودی قدرت یهود و حذف دولت آنان از صحنه روزگار است. اهل كتاب از این مبارزه چنین یاد كرده‌اند:

در آنجا، دو نیروی درگیر رقیب بر سر رهبری جهان وجود خواهد داشت: دولت‌های غرب اروپا و دولت آشوری.1

در خصوص هويّت دولت آشوری گفته‌اند: فرات مرز طبیعی بین یهود و آشوری است. 2

و نیز: سرزمین آشوری، فارس و ایران و تركیه است.3

در سِفر رؤیا، به طور دقیق ملّت این رهبر توصیف شده است:

ملّت او، آن‌چنان نیرومند است كه در گذشته مانندی نداشته و از آن پس هم نخواهد داشت؛ پیشاپیش آنها آتشی است خورنده و پشت سر آنها شعله‌ای است سوزنده و پیش رویشان بهشت جاودان؛ یعنی برای شهادت چون قهرمان می‌تازند...؛ مردانِ جنگند...؛ هر یک راه خود را می‌رود و آن را تغییر نمی‌دهد و هیچ یک مزاحم دیگری نمی‌شود؛ در میان اسلحه واقع شده‌اند؛ ولی شكست نمی‌خورند.4

شارحان كتاب مقدّس از شروع حركت لشكر آشوری از «ایران» سخن می‌گویند: خیل انبوه و فراوانی از فارس خارج می‌شوند.5

و سپس از هدف این لشكر سخن به میان می‌آورند و می‌گویند: دست خداست كه به وسیله آشوری فرود خواهد آمد 6

و در آخرالزّمان دشمن اسرائیل خواهد بود.7

و خداوند او را برای امّتی با همّت می‌فرستد و این امّت، ملّت او محسوب می‌شود.8

آنگاه دانشمندان اهل كتاب، به معرفی نیروهای غربی می‌پردازند كه با یهود، علیه آشوری كه با سپاهیان خود از ایران به سمت «فلسطین» لشكركشی می‌كند، ائتلاف می‌نمایند: یهودیان از ترس آشوری با پیشوای رومی پیمانی می‌بندند.9

و لشكریان آشوری به دشمن بزرگ غرب تبدیل می‌شوند.10

از نظر تاریخی مشخّص است كه سرزمین فارس، در زمان نگارش «كتاب عهد قدیم« وجود داشته است، آیا چنین رهبری كه دست قدرت خدا از آستین او بیرون می‌آید، مجوسی است؟! یا چیز دیگری؟ حنا در تفسیر «اشعیا» می‌گوید: اینكه پادشان آشور مسیحی باشد، حتماً غیرممكن است.11

و ما می‌گوییم؛ چون دشمن یهود است، یهودی نیز نخواهد بود، پس چه دینی دارد؟ آیرنساید، در «تفسیر دانیال» به این پرسش پاسخ می‌دهد و می‌گوید: او رهبری خشن و جای‌گزینی لایق برای پادشاهان ستمگر امپراتوری عثمانی است و می‌گوید: رؤسای او همه پادشاهانند.12

پس براساس این نقل، آشوری بعد از گذشت زمانی از سقوط دولت عثمانی قیام می‌كند؛ زیرا جانشین آنهاست و با توجّه به اینكه گفته شده است، رؤسای او همه پادشاه هستند، شایسته است كه او از نسل خلفای مسلمانان باشداهل كتاب درباره نیروهای هم‌پیمان آشوری چنین گفته‌اند: 

نیروهای هم‌پیمان او در ابتدا ایران و سوریه و سپس لیبی و سودان و صور (جنوب لبنان) و ملّت‌های شرق نزدیك و مردم اطراف [دریای] قزوین و دریای سیاه و اسماعیلیان و ... خواهند بود.13

سؤال این است كه بسیار خوب، حال كه وضع چنین است آیا اهل كتاب این اخبار را پیگیری كرده و به صورت دقیق و كارشناسانه ابعاد زمانی و مكانی آن را بررسی كرده‌اند؟ جواب این است كهآری! آنها در بالاترین سطح به تحقیق درباره آن پرداخته و اظهارنظر كرده‌اند؛ ریگان، رئیس جمهور اسبق «آمریكا»، در اجتماع لابی صهیونیست‌ها بعد از آنكه مقدّمات و طلیعه‌های ائتلافی خارج از اراده آنها در »خاورمیانه» آشكار شد.14

گفت: من به اخبار غیبی قدیمی شما در تورات برمی‌گردم، آنجا كه اشاره می‌كند به اینكه نبرد سرنوشت‌ساز خیر و شر در پیش است و من به خود این حق را می‌دهم كه بگویم وقتی ما نسلی هستیم كه وقوع آن را خواهیم دید، مرا تصدیق خواهید كرد كه زمان وارد شدن به آن نیز همین حالاست.15

به همین جهت هنری كیسینجر، وزیر خارجه آمریكا، با آن موضع‌گیری‌های معروفش، هنگامی كه از او درباره جنگ ایران و «عراق» سؤال می‌كنند، می‌گوید: منافع دراز مدّت آمریكا در آن است كه ایران و عراق هر دو در این جنگ آسیب و خسارت ببینند.16

همه دانشمندان و بزرگان اهل كتاب این اخبار را به خوبی می‌خوانند و درستی آنها را تأیید كرده و قبول دارند، رئیس وقت اطّلاعات «فرانسه» الكساندر دی مارانش می‌گوید: بزرگ‌ترین خطری كه خاورمیانه با آن مواجه است، برپایی یک امپراتوری شیعی از مناطق مرزی هند تا كناره‌های دریای مدیترانه است كه با شكل‌گیری این امپراتوری، اسرائیل باید بهای سنگینی بپردازد.17


آشوری اسرائیل را نابود می‌كند فكری در تفسیر «حزقیال» و «حنا» در تفسیر «دانیال» می‌گویند آشوریدو نبرد بزرگ را علیه اسرائیل سامان خواهد داد، در اوّلین نبرد، نیمی از اسرائیل را اشغال می‌كند و در دومی، تمامی اسرائیل را و آنگاه آن را نابود می‌سازد 

متن تفسیری كه در كتاب «تورات» آمده، چنین است: همانا او [آشوری] كسی است كه به زودی خدا او را برای نابودی ملّت یهود 18 به كار می‌گیرد، در مرحله اوّل نصف اسرائیل را اشغال می‌كند19 و سپس جمعیتی را اسرائیل به كار می‌گیرد. 20

و با شمشیری برّان، بر گونه قاضی آن می‌زند.21

شاید مقصود از قاضی در این عبارت، دولت آمریكا باشد كه خود را هم‌زمان، حاكم، قاضی و وكیل اسرائیل می‌داند.

دانشمندان و شارحان تورات، از نبرد سرنوشت‌ساز و حماسی میان آشوری و اسرائیل سخن می‌گویند، نبردی كه با رهبری این فرمانده پیروز، به آزادی كامل سرزمین مقدّس از اشغال اسرائیل منجر خواهد شد. فكری در «تفسیر زكريّا» و «حنا» در تفسیر دانیال می‌گویند:

اورشلیم در نبردی نهایی وارد جنگ می‌شود و پادشاهان غرب و ارتش‌های آنها، به زودی به فرماندهی یک فرمانده غربی به منطقه می‌آیند و برای نبرد با او [آشوری] اجتماع می‌كنند؛ ولی همه آنها نابود می‌شوند و خداوند تلاش آشوری را در كوه صهیون در اورشلیم كامل می‌كند.22

مفسّران تورات معتقدند كه فلسطین، محور درگیری در جنگ‌های بین نیروهای آشوری و یهود است؛ ایرنساید در تفسیر دانیال می‌گوید: از یک طرف ائتلافی غربی به وجود خواهد آمد و از طرف دیگر ائتلافی شرقی و فلسطین موضوع اختلاف خواهد بود.23

 


پی‌نوشت‌ها: 

1)      تفسیر حزقیال از فكری، ص 231؛ تفسیر دانیال حنا، ص 193.

2)      تفسیر حزقیال از فكری، ص 336.

3)      تفسیر زكریا از فكری، ص 226.

4)      رؤیا 8/9.

5)      تفسیر زكريّا از فكری، ص 108.

6)      تفسیر اشعیا از حنا، ص 123.

7)      تفسیر دانیال ایرنساید، ص 95.

8)      تفسیر اشعیا از حنا، ص 123.

9)      تفسیر دانیال از حنا، ص 191؛ تفسیر حزقیال از فكری، ص 341.

10)   تفسیر دانیال از حنا، ص 261.

11)    تفسیر اشعیا از حنا، ص 124.

12)   تفسیر دانیال ایرنساید، صص 94 _ 96.

13)   تفسیر حزقیال از فكری، ص 339؛ تفسیر دانیال از ایرنساید، ص 137.

14) مجله اكتبر شماره 519 سال 1986، درباره این ائتلاف قلمفرسایی كرده است.

15)   مجله الامّه القطريّه یونیو 1998.

16)   الاهرام 18/2/1989.

17)   الاهرام 14/2/1986.

18)   اشعیا حنّا، ص 123.

19)   حزقیال فكری، ص 341، ص 191.

20)   تفسیر دانیال حنا، ص 194؛ تفسیر زكریا، ص 255.

21)   تفسیر حزقیال فكری، ص 341؛ تفسیر دانیال حنا، ص 191.

22)   تفسیر زكريّا فكری، ص 226؛ تفسیر دانیال حنا، ص 192.

23)   تفسیر دانیال از آیرنساید، ص 133، تفسیر عهد قدیم را از كتاب عقیده المسیح الدجال فی الادیان نوشته نویسنده مصری، سعید ایوب، ص 200 _ 201، بیان كردیم

--------------

http://www.albeyatolellah.ir/post/99

===============