اشعار مختص امام زمان علیه السّلام

یااباصالح المهدی "عج " ادرکنی

-----------------

ای پنجره ی احساس ،در کوچه ی تنهایی

آرام نمی گیرد ،هان این دل دریایی

در حسرت یاد تو، تا مرغ سحر بی خواب

از عطر تو جان گیرد، این ساقه ی مینایی

نیلوفر یاد تو ،پیچیده بر این احساس

بی یاد تو می میرد، هر صبح شکیبایی

در پیچش زلف تو ،رازیست پر از شبنم

باران زده بر این دل، از شدت زیبایی

با دیده ی تر دیدم، یک شاخه تبسم را

یک سینه پر از حسرت ،یک نقش چلیپایی

در ظلمت شب پیچید، طوفان نگاهی سرخ

کز شمع رخش تابید، یک مرد اهورایی

در نرگس چشمانش، آیینه دلتنگی

بنوشته به خطی خوش، ای کاش که باز آیی!

http://mohebingolnarges.blogfa.com

---------------------


:: موضوعات مرتبط: اشعار 
:: برچسب‌ها: پنجره ی احساس
 
 
ن : m14e12.ir
 
 
 
 

سرخوش ز سـبوی غم پنهانی خویشـم      

 

   چــون زلف تو سـرگرم پریشانی خویشم

-------------------------

در بــــزم وصـال تو نگـــویم ز کم و بیـــش       

 

  چـون آینــه خو کرده به حیرانی خویشم 

-----------------

لــب باز نکـــردم به خروشــی و فغانــــی       

  مــن مـــحرم راز دل طـــوفانی خویشــم 

---------------------

یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی     

   عمریست  پشیمان ز پشیمانی خویشم 

----------------------

از شوق شــکر خنده لبـش جان نسپردم     

    شرمنده ی جانان ز گران جانی خویشم 

-----------------

بشکسته تر از خویش ندیدم به همه عمر    

    افسرده دل از خویشم و زندانی خویشم 

-----------------


هر چند  امیــن بسته ی دنیـــا نیــم امــا    

      دلبســــته ی یــــاران خراسـانی خویشم

-------------- 

منبع

 

------------------------
:: موضوعات مرتبط: اشعار 
:: برچسب‌ها: یــــاران خراسـانی
ادامه نوشته

برای ضامن آهوها


حـــرمت ملجـــــأ دلـــــم گشــــــته
دام هـــــا بــــال کـفــتـرت بســــته

مــن کجـــا لایـــق نگـــــاه تــــــو ام
من ســرا پــا گـــدای خوان تــــــو ام

هســـــتی ام را اگـــر زمـن گیـــری
دلخوشم چون تو دست می گیری

یـارضـــا (ع) خســــته ام پنــاهم ده


گوشـــــه ای از حـــــرم جـــوابم ده

مــن بــه غیــر از حـــرم کجــــا دارم
تــا دلـــــــــم را بــه گــریـــه وا دارم

تـــا همـیشـــه مریـــد عشـق تو ام
مــن مریض شفــــای چشـــم تو ام

دســــت خــالــــی امیــدوار کــــرم
پـــر زده دل دوبــاره ســـمت حــرم

ســـربلندم کـــه نوکـــرت هســــتم
سرخوشم چون که سائلت هستم

جـــــان بـــی ارزشــم فـــدای رخـت
ایــن دلـــــــم تــا ابــد گـــــدای درت

یـــــارضــــا (ع) زائـــرم کــن ای آقـــا


یک نظــــر راهـــی ام کن ای آقــــا

http://eshqenab.blogfa.com/post/19 

-----------------------

تامّلي در روايت هاي علايم ظهور

تامّلي در روايت هاي علايم ظهور نويسنده :مصطفي صادقي

اخذشده از سايت تبيان نت

ادامه نوشته

آتشی در مغرب و مشرق

حقایقی در باره دو آتشفشان عظیم "تامبورا " و "توبا"

http://ddddd12.vvs.ir/list/80-alaemzohoor

--------------------
-------------------
*****************
-------------------------
-----------------
---------

عصرظهور استاد علی کورانی

عصرظهور استاد علی کورانی

فهرست مطالب

  • سیماى کلى دوران ظهور
  • آشوب گرى شرق و غرب علیه مسلمانان
  • رومیان و نقش آنان در زمان ظهور
  • ترکان و نقش آنان در دوران ظهور
  • یهودیان و نقش آنان در دوران ظهور
  • اعراب و نقش آنان در دوران ظهور
  • جنبش سفیانى
  • یمن و نقش آن در دوران ظهور
  • مصر و حوادث آن در دوران ظهور
  • سرزمین اسلامى مغرب و حوادث دوران ظهور
  • عراق و نقش آن در دوران ظهور
  • جنگ جهانى در دوران ظهور
  • ایرانیان و نقش آنان در دوران ظهور
  • ایرانیان و آغاز زمینه سازى براى ظهور حضرت مهدى علیه السلام
  • نهضت ظهور مقدس
  • (اى پیامبر) حق آمد و باطل نابود شد
  • قرارداد صلح و آتش بس بین امام (ع) و غربیان
  • سیماى حکومت جهانى امام مهدى (ع)
  • حضرت مهدى علیه السلام از دیدگاه شیعه
  • مهدى منتظر (علیه السلام ) از دیدگاه اهل سنت

    http://www.ghadeer.org/siyasi/asr_zohor/fehrest.htm

    عصرظهور استاد علی کورانی

    --------------------

مکیال المکارم در معرفت و ولایت امام قائم عج

مکیال المکارم در معرفت و ولایت امام قائم عج

معرفی کتاب

 ------------------

 مکیال المکارم در معرفت و ولایت امام قائم عج

 ------------------

 علیه السّلام

 -----------------------

 مؤلف : سید محمدتقی موسوی اصفهانی

--------------- 

 مترجم : سید مهدی حائری قزوینی 

***********

مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، کتابی ارزنده، ابتکاری و مهم است. مؤلّف بسیاری از مطالب مربوط به عقیده مهدویت و موضوع حضرت حجّت - علیه آلاف الصلاة والسلام - را تحت عنوان: «دعا برای آن حضرت و تضرّع به درگاه الهی برای حفظ وجود شریفش از ناملایمات و آفات» مورد بررسی قرار داده است 
مؤلف در سال 1330 به حج بیت اللَّه الحرام سفر کرد، در مکه مکرمه وبای شدید پیش آمد و بسیاری از حجّاج و زائرین را از پای درآورد. پس با خداوند پیمان بست که اگر سالم به وطن بازگردد، به تألیف این کتاب بپردازد. چون به وطن مراجعت کرد، عهد خود را وفا نمود و این صفحه های پر از تحقیقات علمی و تدقیقات لطیف و پُر محتوا که مورد نیاز طالبان علم است، را تنظیم کرد 
مؤلف رحمه الله در مقدّمه کتاب اشاره کرده که شوق او به دیدار امام زمانش - عجّل اللَّه فرجه الشریف - او را بدانجا رساند که در خواب به زیارت و دیدار آن حضرت شرفیاب شد و به امر و دستور آن جناب اقدام به تألیف این کتاب کرد و حتی اسم آن را هم خود آن حضرت نهاد
و به حق باید گفت: این اثر آیینه صاف خوش ذوقی و طبق روان مؤلف و اساتید گرامی او است. و نیز نمونه ای از تحقیقات علمی صحیحی است که در آن زمان در حوزه علمیه اصفهان رواج داشته، یعنی اوایل همین قرنی که اواخر آن را می گذرانیم
این کتاب مشتمل بر بحث های مختلف و بسیار بااهمّیت در زمینه های حدیث، فقه، کلام، رجال و حتی فلسفه و ادبیات است که با اسلوب بدیع و سبک جالب و نتیجه گیری های درستی توأم می باشد
دلیل بر این معنی اشاره به تذکّر مؤلّف در ج 2، ص 359 به دو اشتباه از دو شخصیت برجسته علمی است. یکی در کتاب «غیبت» شیخ الطائفه طوسی است که آن را به غلط نسخه برداران نسبت داده، و دیگری در «مشیخه» شیخ صدوق که در کتاب «مستدرک الوسائل» آمده است و پس از این تذکّر گفته
و امثال این امور که عالم را بر کاوش و جستجو وامی دارد، و موجب رسیدن به اموری می شود که از آن غفلت داشته است، پس ای برادران بر شما باد کوشش و جدّیت که خداوند هیچ جوینده ای را نومید نمی سازد
کتاب حاضر هشت بخش دارد به مقدار ابواب بهشت برین (جنّة المأوی) و بار اوّل به همت فرزندان برومندش به سال(1369 ق) در اصفهان به زیور طبع آراسته شد (یک جلد در 587 صفحه) و دیگر بار در دو جلد به طور جالب و ممتازی به چاپ می رسد سال 1398 ق سبب تألیف کتاب

 

سپس به فکر افتادم کتاب جداگانه ای در این باره بنگارم که آن فواید را دربر گیرد، و به سبک جالبی آن را به رشته تحریر درآورم. ولی حوادث زمان و رویدادهای دوران و ناراحتی های پی در پی، مانع از انجام این کار می شد. تا این که کسی را در خواب دیدم که با قلم و سخن نتوان او را توصیف نمود، یعنی مولا و حبیب دلِ شکسته ام و امامی که در انتظارش هستیم. او را در خواب دیدم که با بیانی روح انگیز چنین فرمود
این کتاب را بنویس و عربی هم بنویس و نام او را بگذار:

 

« مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم »
همچون تشنه ای از خواب بیدار و در پی اطاعت امرش شدم، ولی توفیق یاری ام نکرد، تا این که در سال گذشته(1330 ه.ق) به مکّه معظّمه سفر کردم، و چون آنجا را وبا گرفت، با خداوند - عزّوجلّ - عهد بستم که هرگاه مرا از مهلکه نجات دهد و بازگشتم را به سوی وطن آسان گرداند، تألیف این کتاب را شروع نمایم. پس خداوند بر من منت نهاد و مرا به سلامت به وطن بازگرداند. همچنان که همیشه مواهب و الطافش شامل حال من بوده است، پس به تألیف اقدام نمودم تا به عهدی که با خداوند بسته بودم، عمل کرده باشم. خداوند متعال می فرماید: «وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ»؛ [1] و به پیمان خداوندی هرگاه که پیمان می بندید، وفا کنید
و نیز می فرماید: «أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ العَهْدَ کانَ مَسؤوُلاً»؛ [2] به عهد و پیمان وفا کنید که از پیمان [در قیامت] پرسش می شود
اینک کتابی برگیر که «همچون بهشتی بالا بلند و عالی مرتبه است و ثمراتش در دسترس و نزدیک به فهم، هیچ سخن بیهوده ای از آن نشنوی، در آن چشمه ها (ی علم و معرفت) جاری است. هشت باب (بخش) دارد، تا مایه تذکّری برای شما قرارش دهیم. و البته گوش شنوای هوشمندان آن را خواهد شنید». 
و خاتمه ای برای این کتاب قرار می دهیم که «نه دردسری در آن یابند و نه مستی»، «مهرش مشک است و برای چنین نعمت و شادمانی باید که عاقلان بر یکدیگر پیشی گیرند»، «و برای چنین اثری باید که عاملان کار کنند». [3 [
پاورقی

 

[1] سوره نحل، آیه 91
[2] سوره اِسراء، آیه 34
[3] آنچه بین گیومه است ترجمه و یا مضمون آیه ای است که مؤلف معظم به طرز جالبی در آخر مقدمه اش آورده است. این آیات در سوره های: حاقه، غاشیه، واقعه، مطّففین، و صافّات می باشد. (مترجم).

 

مصنِّف این کتاب  محمد تقی موسوی اصفهانی - که خدای تعالی او را در دنیا و آخرت بر قول ثابت پایدار سازد - گوید: در یکی از سال های گذشته قرض هایم بسیار و احوالم سخت شد، در این حال ماه رمضان فرا رسید، پس به سوی آن جناب توجه نمودم و در سحرگاه یکی از شب ها حاجتم را بر آن حضرت - صلوات اللَّه وسلامه علیه - عرضه داشتم، وقتی نماز صبح را در مسجد به جای آوردم و به منزلم برگشتم؛ به خواب رفتم و در خواب به دیدار آن جناب علیه السلام شرفیاب گشتم، به فارسی به من فرمود: قدری باید صبر کنی تا از مال خاص دوستان خاص خود بگیریم و به تو برسانیم. وقتی پس از خواب بیدار شدم فضا را معطّر یافتم و غم و اندوه از من دور شده بود، پس از آن چند ماهی نگذشته بود که یکی از متدیّنین وجوهی برایم آورد که به وسیله آن ها قرض هایم را ادا کردم، و به من گفت: این از سهم امام علیه السلام است، والحمد للَّه ربّ العالمین ولیّ الانعام

 برگرفته از شمیم گل نرگس